عربى بودن قرآن:
سوّمین پرسش تو نیز پرسشى است که نوجوانان زیادى تاکنون
از من و همکارانم پرسیده اند. پرسیده اى که «چرا قرآن به زبان عربى
است؟» من از تو سؤالى مى کنم که اگر جواب آن را بدهى، سؤال خودت را هم جواب
داده اى. سؤال من این است که چرا تو پرسش هایت را به زبان فارسى نوشتى و
فرستادى؟ حتماً پاسخ مى دهى: «زیرا کسانى که قرار بود این پرسش ها را
بخوانند، زبانشان فارسى است.» پاسخ سؤال تو هم این است که چون اوّلین کسانى که قرآن
را مى شنیدند، مردم عرب زبان بودند، قرآن به زبان عربى نازل شده است. به نظر
تو اگر حضرت محمّد کتابى مى آورد که مثلا به زبان انگلیسى بود، آیا
مى توانست مردم را به راه راست هدایت کند؟ مردم مکّه و مدینه که انگلیسى
نمى دانستند تا با خواندن آن کتاب با حرف هاى خدا آشنا شوند. در این
فرض، پیامبر حتى نمى توانست مردم اطراف خودش را هدایت کند تا چه رسد به دیگر
ملّت ها. پس با توجه به این که خود حضرت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم)عرب
زبان بود مى بایست پیام الهى به زبان عربى نازل شود تا پس از آن که حضرت محمد
آن را به زبان عربى خواند، بوسیله سایر مسلمانان به دیگر زبان ها نیز ترجمه
شود.
البته پیام قرآن، یک پیام جهانى و براى همه مردم دنیاست.
اگر دیده باشى قرآن بارها مى گوید: «یا ایها الناس» ; اى مردم!. یعنى
پیام هاى قرآن براى همه مردم جهان است. نمى گوید: اى مردم عرب. پس عربى
بودن قرآن فقط براى آن است که اوّلین شنوندگان و خوانندگان این کتاب، عرب ها
بودند.
نظرات شما: نظر
نوشتن قرآن به خط کوفى:
امّا در پرسش دوّمت نوشته بودى که: «چرا در قدیم قرآن را
به خط کوفى مى نوشتند؟» پاسخ آن است که قرآن کریم، در هر زمانى به خط همان
زمان نوشته شده است. در آغاز اسلام که خط رایج در میان عرب ها خط «نبطى» و
«سریانى» بود، آن ها قرآن را به همین دو خط مى نوشتند. رفته رفته که
خط هاى جدیدى مثل «خط کوفى» درست شد، قرآن را با این خط نیز نوشتند. تا امروز
هم که انواع خط ها ایجاد شده است، مسلمانان از این خط ها براى نوشتن
قرآن بهره گرفته اند. پس نه در گذشته قرآن را فقط با خط کوفى مى نوشتند،
و نه امروزه قرآن را فقط با یک خط مى نویسند.
نظرات شما: نظر
بسمه تعالى
(نامه شماره
8)
خواهر گرامى مهناز...
سلام برتو
امیدوارم که امتحان هاى پایان سال را با موفقیت پشت
سر گذاشته و الآن سالم و با نشاط باشى. البتّه همه روزهاى زندگى ما روز امتحان است.
اصلا زندگى دنیا براى امتحان است. همه ما پا به این دنیا مى گذاریم تا معلوم
شود که از بین بهشت و جهنّم کدامیک را انتخاب مى کنیم. هر حرفى که
مى زنیم، هر نگاهى که مى کنیم، هر جایى که مى رویم، هر پولى که به
دست مى آوریم یا خرج مى کنیم. هر چیزى که مى خوانیم یا
مى نویسیم و خلاصه آن که هر کارى که انجام مى دهیم یک امتحان است اى کاش
ما آدم ها آن قدر که به امتحان مدرسه اهمیت مى دهیم، به امتحان هاى
زندگى هم اهمیت مى دادیم. اى کاش آن قدر که نگران کارنامه تحصیلى خود هستیم،
نگران کارنامه کارهایمان در قیامت نیز باشیم. در هر حال آرزو مى کنم که تو،
در امتحان پایان سال مدرسه و امتحان هاى سرنوشت ساز زندگیت با نمره هاى
بسیار خوبى قبول شوى. ان شاء الله.
ـ حکمت
آفرینش مگس:
از این مقدمه که بگذریم، به پرسش هاى قرآنى تو
مى رسیم. در نخستین پرسش خود نوشته بودى: «حکمت آفرینش مگس چیست؟» حتماً
مى دانى که موجودات دنیا مانند یک زنجیره، به هم متصل هستند. هر موجودى در
دنیا فایده اى دارد و هیچ چیز بیهوده آفریده نشده است. شاید ما فکر کنیم بعضى
موجودات بى خود آفریده شده اند ولى این طور نیست. اگر کمى درباره طبیعت مطالعه
کنى یا فیلم هاى مربوط به شگفتى هاى جهان را ببینى، متوجه مى شوى
که حتّى ریزترین موجودات هم بى خود آفریده نشده اند. بعضى از حشراتى که ما
فکر مى کنیم هیچ فایده اى ندارند، غذاى گروه دیگرى از حیوانات هستند،:
یا با پاهاى کوچکشان گرده گلها را جا به جا مى کنند. یا بعضى حیوانات که
مزاحم به نظر مى رسند، از رشد بى حساب گروه دیگرى از حیوانات جلوگیرى
مى کنند. سال ها پیش، گروهى از مردم به خیال این که روباه ها
موجودات مزاحم و بى فایده اى هستند، به جان این حیوان افتادند و تعداد زیادى
از روباه ها را کشتند. بعد از مدّتى، تعداد خرگوش ها آن قدر زیاد شد که
ریشه تمام گیاهان را خوردند و کشاورزى آن منطقه را نابود کردند. تازه آن وقت بود
که فهمیدند روباه هم در این دنیا بى فایده نیست و دیگر از کشتن آن دست کشیدند، چون
فهمیدند که وجود هر موجودى به چرخه حیات و گردش آن کمک مى کند.
نظرات شما: نظر
نام هاى دیگر سوره توحید:
حال به سوّمین سؤال تو مى رسیم. در این پرسش نوشته
بودى: «نام هاى دیگر سوره توحید چیست؟» برادرم! «اخلاص» و «قل هو اللّه احد»
دو نام دیگر سوره توحید است. این سوره را سوره توحید مى گویند چون در آن از
توحید و یکتاپرستى سخن به میان آمده است. آن را «اخلاص» نامیده اند چون این
سوره، خداشناسى ناب و خالصى را به ما مى آموزد. و به آن «قل هو اللّه احد»
گفته مى شود; زیرا این سوره، با همین جمله آغاز مى شود.
مسعود عزیز! قبل از پایان دادن به نامه ام دوست دارم
که حدیث زیبایى را نیز به عنوان یادگارى تقدیمت کنم. این حدیث از حضرت فاطمه(علیها
السلام)دختر گرامى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)است که فرموده اند: «من از
دنیاى شما سه چیز را دوست دارم: خواندن قرآن، نگاه کردن به چهره رسول خدا(صلى الله
علیه وآله وسلم)و انفاق و بخشش مال در راه خدا.»
نظرات شما: نظر
بزرگ ترین و کوچک ترین سوره قرآن:
امّا پرسش دوّمت درباره بزرگ ترین و کوچک ترین
سوره قرآن بود. در جواب این سؤال باید بگویم که بزرگ ترین سوره قرآن، سوره
بقره با 286 آیه و کوچک ترین سوره قرآن، سوره کوثر با 3 آیه است. بقره به
معناى گاو مادّه و کوثر به معناى خیر زیاد است. سوره بقره در مدینه و سوره کوثر در
مکّه نازل شده است.
نظرات شما: نظر
کدام سوره است که نام اسلحه دانشمند است؟
بسمه تعالى (نامه شماره 7)
برادر گرامى مسعود...
سلام علیکم
ان شاء الله که در پناه خدا سالم و سربلند باشى. پرسش هایى را که فرستاده بودى، خواندم. خوشحالم که این بار مى توانم به سؤال هاى یکى از برادران اهل سنّت خود جواب بدهم. همان طور که مى دانى، شیعه و سنّى در خیلى چیزها با هم مشترک هستند که یکى از آن ها قرآن کریم است. دوست داشتن اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)اعتقاد به مقام والاى رسول خدا، و ایمان به ظهور نجات دهنده بشریّت و مهدویّت از دیگر نقاط مشترک شیعه و سنّى است. در هر حال آرزو مى کنم که همه ما بتوانیم به قرآن کریم عمل کنیم و همان گونه که حضرت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم)از ما خواسته، این کتاب را بیاموزیم و دستورهایش را به کار ببندیم.
1ـ اسلحه دانشمند:
از این مقدّمه که بگذریم، به سه سؤال قرآنى تو مى رسیم. در پرسش نخست خود نوشته بودى: «کدام سوره است که نام اسلحه دانشمند است؟» پاسخ این سؤال، سوره شصت و هشتم قرآن یعنى سوره قلم است. قلم، اسلحه دانشمندان در مبارزه با جهل ونادانى است. دانشمندان با کتاب هایى که مى نویسند، به جنگ نادانى مى روند و نمى گذارند مردم اسیر آن شوند. خدا در اوّل سوره قلم، به قلم و آن چه با قلم نوشته مى شود، قسم مى خورد. این نشانه اهمیّت علم و دانش در قرآن کریم است. البتّه باید بدانى قلم و نوشته اى ارزش دارد که در خدمت سعادت انسان ها باشد. اگر کسى چیزى بنویسد که مردم را از راه راست گمراه کند، دیگر نوشته او ارزش و احترام ندارد.
نظرات شما: نظر