سلام فکر می کنم خیلی معطلت کردم اما نه بد نبود خوب بود در مورد موضوع صبر زیادتر فکر کنی که صبر کلا نیاز به تمرین زیاد هم داره
اما پرسیده بودى که: «جاى او در جهان آخرت کجاست؟» گر چه هیچ یک از ما، آن دنیا را نمى بینیم و نمى توانیم بگوییم کسى که به آن جا مى رود، در چه حال و روزى است; امّا مى دانیم که همه کسانى که مى میرند، اگر مؤمن باشند و عمل نیک انجام داد باشند، در بهشت برزخى هستند و در آن جا از نعمت هاى فراوانى بهره مند هستند و از رحمت و بخشش خداوند برخوردارند. ان شاءالله پدربزرگ عزیز تو نیز، الآن از لطف و رحمت خدا برخوردار است. تو هم اگر واقعاً او را دوست دارى، برایش دعا کن و به نیّت او، کارهاى خوب انجام بده. هدیه هاى معنوى تو، حتماً او را خوشحال خواهد کرد.
نظرات شما: نظر
خواهر گرامى فرناز...
سلام بر تو
امیدوارم که در پناه خدا سالم و سربلند باشى. نامه قرآنى تو را به طور کامل خواندم. در آغاز نامه خود ما را از درگذشت پدربزرگ عزیزت با خبر کرده بودى. این مصیبت را به تو و خانواده محترمت تسلیت مى گویم و براى همه شما آرزوى صبر وبردبارى دارم. مى دانم که غم بزرگى را تحمّل کرده اى و رنج فراوانى کشیده اى. ببین خواهرم! در همین لحظات سخت است که ما انسان ها امتحان مى شویم. قرآن کریم، الگوى زیبایى براى لحظه هاى دشوار زندگى پیش روى ما قرار داده و در آیه 155 و 156 سوره بقره چنین فرموده است: «قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى و کاهش در مال ها و جان ها و میوه ها آزمایش مى کنیم. و بشارت ده آن ها که هرگاه مصیبتى به ایشان مى رسد، مى گویند: ما از آنِ خداییم و به سوى او باز میگردیم.»
در این دو آیه به چند نکته مهم اشاره شده است:
1. همه ما امتحان خواهیم شد.
2. امتحان هر کس به گونه اى است.
3. تنها صابران سرافراز خواهند بود.
4.توجّه به خدا و معاد، به انسان آرامش مى دهد.
یک بار دیگر در سخن صابران دقّت کن. آن ها مى گویند: «اِنّا لِلّهِ واِنّا اِلَیهِ رجِعون» ; «ما از آنِ خداییم و به سوى او باز مى گردیم.» قرار نیست که ما انسان ها تا ابد در دنیا زندگى کنیم. دیر یا زود همه ما از این دنیا مى رویم و نزد خدا باز مى گردیم. پس چرا باید در مرگ عزیزان خود، صبر و بردبارى را از دست بدهیم.
بر دوستان رفته چه افسوس مى خوریم *** ما خود مگر قرار اقامت گزیده ایم
البته به طور طبیعى همه ما از مرگ دوستان و بستگانمان ناراحت مى شویم.
حضرت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم)هم وقتى پسرش ابراهیم از دنیا رفت، ناراحت شد و گریه کرد.
یاران پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)که گریه حضرت را دیدند، تعجّب کردند.
شاید توقّع نداشتند که پیامبر صبور مقاوم، در مرگ فرزندش گریه کند.
به آن حضرت گفتند: «اى رسول خدا! گریه مى کنى حال آن که تو فرستاده خدایى؟!»
پیامبر در جواب فرمود: «دل مى سوزد و اشک جارى مى شود; ولى آنچه باعث خشم خدا گردد، نمى گویم.»
خواهرم! تو هم حق دارى که به خاطر از دست دادن پدر بزرگت ناراحت باشى;
امّا مبادا شیطان تو را افسرده و پژمرده و ناامید کند.
من مى دانم پدربزرگت هم راضى نیست که توبیش از حد، خودت را ناراحت کنى.
نظرات شما: نظر
امّا در پرسش سوّمت نوشته بودى: «آیا انسان هاى خوب و باایمان مى توانند خدا را ببینند، چگونه؟» پاسخ آن است که نه، چنین چیزى شدنى نیست. قرآن کریم، دیدن خدا را غیر ممکن مى داند و در آیه 103 سوره انعام مى فرماید: «لا تُدرِکُهُ الاَبصـرُ وهُوَ یُدرِکُ الاَبصـرَ» ; «چشم ها او را نمى بینند، ولى او چشم ها را مى بیند». در این موضوع، میان انسان هاى خوب و بد فرقى نیست. چشم ما انسان ها چیزى را مى بیند که جسم باشد و پس از برخورد نور به آن و برگشت نور به چشم، دیده شود; براى مثال وقتى تو یک درخت را مى بینى، در حقیقت نورى بر درخت تابیده و به چشم تو رسیده که توانسته اى آن را ببینى. حال اگر موجودى جسم نبود، چگونه مى توان آن را دید؟!
البتّه در بعضى آیه هاى قرآن مانند آیه 13 سوره نجم، از دیدن خدا سخن به میان آمده، ولى همان گونه که مفسّر و دانشمند بزرگ علّامه طباطبایى نوشته، منظور این آیه، دیدن با چشم نیست. معناى این آیه و مانند آن، دیدن با دل و شناخت خدا با دل و جان است. امیرمؤمنان على(علیه السلام)در خطبه 174 نهج البلاغه مى فرماید: «چشم هاى ظاهرى هرگز خدا را نمى بینند، امّا دل ها با حقیقت ایمان او را درک مى کنند.» بى تردید، انسان هاى پاک و پرهیزگار، در این نوع دیدن خدا، موفّق تر خواهند بود; زیرا دلشان را با گناه سیاه نکرده اند.
نظرات شما: نظر
در این پرسش آورده بودى: «آیا در قیامت، حیوانات هم مجازات مى شوند؟» از آیه 38 سوره انعام و آیه 5 سوره تکویر و برخى احادیث اهل بیت(علیهم السلام) چنین استفاده مى شود که حیوانات نیز در صحنه قیامت حضور مى یابند و در آن جا مورد حسابرسى قرار مى گیرند; البتّه روشن است که حسابرسى آن ها با حسابرسى انسان ها تفاوت دارد; زیرا خدا پرونده هر یک از این دو گروه را به اندازه درک و شعورى که به وى داده، بررسى مى کند. حیوانات چون درک و شعورشان زیاد نیست، حسابشان هم خیلى سخت نیست; امّا به همان اندازه کمى که مى فهمند، به حسابشان رسیدگى مى شود.
روزى رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)و یارانش با هم نشسته بودند و این صحنه را تماشا مى کردند: دو گوسفند شاخ دار به شدّت با هم درگیر شده، سخت مشغول کارزار بودند. گاه شاخ به شاخ هم مى انداختند و یک دیگر را به عقب مى راندند و گاه پس از یک دور خیز، به سوى هم حمله مى کردند. جنگ و درگیرى هم چنان ادامه داشت تا آن که یکى از آن ها با شاخ خود، محکم به دیگرى زد و با همین ضربه، پیروز میدان شد. گوسفند شکست خورده فرار کرد و به سرعت از صحنه مبارزه گریخت.
پس از پایان نبرد گوسفندها، حضرت محمّد لبخندى زد که شگفتى یارانش را برانگیخت. از پیامبر پرسیدند: «اى رسول خدا! چرا خندیدید!!» پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمود: «از آن گوسفند شکست خورده در شگفتم (که امروز بازنده میدان است و فرداى قیامت پیروز صحنه). به خدایى که جانم در دست اوست، در روز قیامت، خدا حق او را از گوسفند ستمکار خواهد گرفت.»([1])
با این حکایت برایت روشن شد که جرم و خطاى حیوانات چگونه است و حسابرسى آن ها در چه حدودى خواهد بود.
نظرات شما: نظر
مرتضاى عزیز!
کسى با هنر و سینما و زیبایى و تفریح و آزادى مخالف نیست. همه سخن درباره فسادى است که اگر با آن مبارزه نکنیم، باید در آینده، شاهد عقب ماندگى علمى و فرهنگى کشورمان و از هم پاشیدن خانواده ها و معتاد شدن جوانان و گسترش فقر و فساد باشیم. اگر یک فیلم آموزنده خارجى ببینى اشکالى ندارد; زیرا تو را از خدا و معنویت و علم و اخلاق و فرهنگ دور نمى کند، امّا دیدن فیلم هایى که صحنه هاى زشت و زننده در آن وجود دارد، حرام است. دیدن این فیلم ها دل را سیاه و آدم را بى غیرت مى کند. حفظ چشم از نگاه هاى شهوت آلود، از جمله احکامى است که در خود قرآن کریم آمده است. آیه 30 و 31 سوره نور در همین باره است. فکر نکن که پس از دیدن یک فیلم، همه چیز تمام مى شود و هیچ تغییرى در تو ایجاد نمى گردد. صحنه هاى این گونه فیلم ها، براى همیشه در ذهن تو باقى مى ماند و تو را پیوسته به گناه فرا مى خواند. رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)فرموده اند: «نگاه حرام، تیرى از تیرهاى زهرآگین شیطان است.»([1])همه باید خودمان از این تیرهاى مسموم حفظ کنیم.
در این باره ساعت ها مى توان گفت و نوشت. اگر موافق باشى، من به همین مقدار بسنده کنم و حالا به پرسش دوّمت بپردازم
نظرات شما: نظر
پرسش اوّلت درباره نگاه کردن به فیلم هاى غیر اسلامى بود. نوشته بودى که: «تماشاى فیلم هاى غیرمجاز چه اشکالى دارد؟» برادرم! دشمنان اسلام و بدخواهان کشور عزیزمان، تاکنون راه هاى گوناگونى را براى نابود کردن جامعه ما در پیش گرفته اند که هیچ یک از این راه ها به نتیجه نرسیده است. پس از پیروزى انقلاب اسلامى، اوّل به مبارزه اقتصادى با ما پرداختند. مدّتى بعد گروه هایى را در داخل کشور تحریک کردند تا سرزمین اسلامى مان را تجزیه و تکّه تکّه کنند. پس از آن، صدّام را به جنگ ما فرستادند و هشت سال، کشور ما را در یکى از بزرگ ترین جنگ هاى منطقه، درگیر ساختند. پس از پایان جنگ نیز فتنه هاى آنان پایان نیافت و مبارزه اى پیچیده تر و خطرناک تر و سخت تر از جنگ را با ما آغاز کردند. مبارزه جدید، نبرد و تهاجم فرهنگى بود. آن ها که غیرت و شجاعت و همّت و مردانگى جوانان ما را در دفاع مقدّس دیده بودند، فهمیدند که تا این جوانان غیور، ایمان خود را حفظ مى کنند، هیچ دشمنى نمى تواند به کشور اسلامى ایران ضربه بزند; از این رو، با ترویج فساد و بى بند و بارى و رفتارهاى غیر اسلامى، تلاش کردند جوانان ما را از ایمان و قدرت و دین و دانش، دور کنند. آن ها براى رسیدن به این هدف شوم، از غفلت برخى مسؤولان کشور و برخى خانواده ها و گروهى از خود جوان ها، نیز سوء استفاده کردند و با توزیع گسترده کتاب ها و رمان هاى بى محتوا، فیلم هاى زشت و زننده، عکس هاى تحریک کننده، موسیقى هاى غربى و غفلت آور و نیز ترویج مُدها و لباس هاى نامناسب، فکر و دل جوانان ما را هدف تیرهاى مسموم خود قرار دادند.
نظرات شما: نظر
برادر گرامى مرتضى...
سلام علیکم
امیدوارم که در پناه خدا، سالم و سربلند باشى. سه پرسش تو را خواندم. این سه سؤال، به ذهن خیلى از نوجوانان رسیده و مى رسد. پس چه خوب است که پس از خواندن پاسخ هایى که مى فرستم، آن ها را در اختیار دوستانت هم قرار دهى. با این کار، آن ها نیز به پاسخِ سؤال هایى که بارها فکرشان را مشغول کرده، مى رسند و تو هم ثواب مى برى.
نظرات شما: نظر
امّا آخرین پرسشت درباره شیطان و وسوسه هایش بود. پرسیده بودى که: «آیا درباره دورى از شیطان و وسوسه هایش آیه اى در قرآن آمده است؟»
خواهرم! آیه هاى مربوط به این موضوع بسیار فراوان است. در حقیقت، هر جا قرآن کریم از شیطان و کارهاى او و سرگذشت وى سخن مى گوید، مى خواهد ما را از وسوسه هاى او در امان بدارد. حتماً قصّه نافرمانى شیطان را شنیده اى که حاضر نشد به حضرت آدم سجده کند و مى دانى که این موجود رانده شده از درگاه خدا، قسم خورده که با وسوسه هاى خود، بندگان خدا را گمراه کند. پس هر جا قرآن به بیان قصّه شیطان پرداخته ـ مانند آیات سوره بقره ـ به گونه اى ما را به دورى از شیطان و وسوسه هایش فرا خوانده است. اما روشن ترین پاسخ به پرسش تو، آیه 200 و 201 سوره اعراف است که مى فرماید: «و هرگاه وسوسه اى از شیطان به تو رسد، به خدا پناه ببر; که او شنونده و داناست. پرهیزگاران، هنگامى که گرفتار وسوسه هاى شیطانى مى شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) مى افتند و (در پرتو یاد خداوند) بینا (و آگاه) مى شوند.» همان طور که در این آیه مى بینى، بهترین راه براى دورى از وسوسه هاى شیطان، یاد خدا و توجّه به قیامت است.
نظرات شما: نظر
دوّمین پرسش شما، درباره احترام به پدر و مادر بود. نوشته بودى که: «آیا درباره احترام به پدر و مادر مطلبى در قرآن آمده است؟» در جواب باید بگویم که آرى، در این باره آیه هاى بسیارى وجود دارد. مثلا در آیه 23 و 24 سوره اسراء مى خوانیم: «پروردگارت فرمان داده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید. هرگاه یکى از آن دو یا هر دوى آن ها پیر شدند، کمترین اهانتى به آن ها مکن و بر آن ها فریاد مزن و مهربانانه و سنجیده و بزرگوارانه با آن ها سخن بگو. از سر لطف و مهربانى به آن ها فروتنى کن و بگو: پروردگارا! همان گونه آن ها مرا در کوچکى تربیت کردند، تو هم به آن ها رحم کن.» البته باید توجه داشت که محبت به پدر و مادر تنها نباید در دوران پیرى آن ها باشد، بلکه آیه یاد شده بر محبّت به ویژه در دوران پیرى تأکید و سفارش مى کند.
حق پدر و مادر آن قدر زیاد است که در آیه 151 سوره انعام، نیکى به پدر و مادر در کنار مسأله مهم پرسش خدا بیان شده است. در این آیه چنین آمده: «اَلاّ تُشرِکوا بِهِ شیــًا وبِالولِدَینِ اِحسـنـًا»; «چیزى را شریک خدا قرار ندهید و به پدر و مادر خود نیکى کنید.» در آیه 14 سوره لقمان نیز، خداوند شکر خود را در کنار تشکّر و قدردانى از پدر و مادر آورده و چنین فرموده است: «شکر مرا به جاى آور و از پدر و مادرت سپاس گزارى کن.»
مى دانى چرا خدا ما را این همه به نیکى به پدر و مادر و رعایت احترام آنان سفارش کرده است. زیرا آن ها براى ما خیلى زحمت کشیده اند و براى بزرگ کردن ما رنج هاى بسیارى را تحمّل کرده اند. افزون بر این احترام به پدر و مادر به حفظ نهاد و کانون گرم خانواده کمک فراوان مى کند.
نظرات شما: نظر
امّا آخرین پرسشت درباره شیطان و وسوسه هایش بود. پرسیده بودى که: «آیا درباره دورى از شیطان و وسوسه هایش آیه اى در قرآن آمده است؟»
خواهرم! آیه هاى مربوط به این موضوع بسیار فراوان است. در حقیقت، هر جا قرآن کریم از شیطان و کارهاى او و سرگذشت وى سخن مى گوید، مى خواهد ما را از وسوسه هاى او در امان بدارد. حتماً قصّه نافرمانى شیطان را شنیده اى که حاضر نشد به حضرت آدم سجده کند و مى دانى که این موجود رانده شده از درگاه خدا، قسم خورده که با وسوسه هاى خود، بندگان خدا را گمراه کند. پس هر جا قرآن به بیان قصّه شیطان پرداخته ـ مانند آیات سوره بقره ـ به گونه اى ما را به دورى از شیطان و وسوسه هایش فرا خوانده است. اما روشن ترین پاسخ به پرسش تو، آیه 200 و 201 سوره اعراف است که مى فرماید: «و هرگاه وسوسه اى از شیطان به تو رسد، به خدا پناه ببر; که او شنونده و داناست. پرهیزگاران، هنگامى که گرفتار وسوسه هاى شیطانى مى شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) مى افتند و (در پرتو یاد خداوند) بینا (و آگاه) مى شوند.» همان طور که در این آیه مى بینى، بهترین راه براى دورى از وسوسه هاى شیطان، یاد خدا و توجّه به قیامت است.
نظرات شما: نظر