خواهر خوبم پرسش سوّمت نیز پرسش جالب و مهمى بود. نوشته اى: «اگر کسى خیلى باایمان باشد ولى حقّ دیگران را ضایع کند، آیا نماز و روزه آن شخص قبول است؟» خواهرم! اگر کسى واقعاً با ایمان باشد حق دیگران را ضایع نمى کند. نشانه ایمان فقط نماز و روزه نیست. پیامبر عزیز ما فرموده اند: «مَنْ آذى مؤمِناً فَقَد آذانى.» ; هرکس مؤمنى را اذیّت کند مرا اذیّت کرده است.» آیا باور مى کنى کسى ایمان داشته باشد ولى با آزار دیگران، رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم)را اذیّت کند؟! پس کارهاى بدى که گاه از بعضى آدم هاى نماز خوان مى بینى، به خاطر سستى ایمان آن هاست و حتماً در قبولى نماز آن ها تأثیر خواهد داشت. امام صادق(علیه السلام)فرموده اند: «هر مؤمنى که نسبت به برادر دینى اش نیّت بدى داشته باشد، خداوند عمل او را قبول نمى کند.»
خدانگهدار
نظرات شما: نظر
خواهرم پرسش دوّمت درباره حضرت مهدى(علیه السلام)بود. نوشته بودى: «آیا در قرآن آیه اى هست که مربوط به امام زمان(علیه السلام)باشد؟» قرآن کریم، به طور صریح از امام زمان(علیه السلام)نام نبرده ولى بعضى دانشمندان معتقدند که بیش از صد و پنجاه آیه قرآن، مربوط به آن حضرت است. براى نمونه، از دو آیه زیر که به نظر مفسّر بزرگ قرآن علّامه طباطبایى، مربوط به حضرت مهدى(علیه السلام)است، مى توان یاد کرد:
1.آیه 105 سوره انبیاء: «به راستى در زبور پس از تورات نوشته ایم که زمین را بندگان شایسته من به ارث مى برند.» این آیه اشاره به حضرت مهدى(علیه السلام)دارد که بر همه کره زمین حکومت خواهد کرد.
2. آیه 5 سوره قصص: «ما مى خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.» این آیه هم اشاره به قیام حضرت مهدى(علیه السلام)و پیروزى آن بزرگوار دارد که کره زمین را در اختیار خود خواهد گرفت.
نظرات شما: نظر
سلام برتو
امیدوارم که در پناه خدا پیروز و سربلند باشى و سال تحصیلى را با موفقیت به پایان برده باشى. حتماً مى دانى که تعطیلى مدرسه به معنى تعطیل شدن یادگیرى نیست. با مطالعه کتاب هاى خوب و سودمند و شرکت در کلاس هاى مختلفى که در کانون هاى فرهنگى و مساجد برگزار مى شود، از تعطیلات تابستان به خوبى استفاده کن. جناب فردوسى مى گوید:
زمانى نیاساى ز آموختن *** اگر جان همى خواهى افروختن
من هم مثل تو یک دانش آموزم، دانش آموزى که در حوزه علمیه قم به یادگیرى علوم اسلامى مشغول است. خیلى از مطالبى را که در طول سال تحصیلى نتوانسته ام بخوانم، در فرصت تابستان مطالعه مى کنم. ان شاء الله تو نیز چنین کنى.
مدّت جهنّم:
خواهرم! هر کدام از پرسش هایت درباره موضوع خاصى بود. در سؤال اوّلت نوشته بودى که جهنّم تا چه زمانى ادامه خواهد داشت؟ پاسخ این سؤال تو را خود قرآن به روشنى داده و در چندین آیه چنین فرموده است: «اُولئکَ اَصحـبُ النّارِ هُم فیها خــلِدون» ; «آنان اهل آتشند و جاودانه در جهنّم خواهند ماند.» پس جهنّم همیشه خواهد بود. امّا مبادا فکر کنى همه کسانى که به جهنّم مى روند تا ابد در جهنّم مى مانند. نه، خیلى از مردم تنها براى مدّتى به جهنّم مى روند و پس از آن که از تیرگى گناه پاک شدند، روانه بهشت مى گردند. فقط گروهى از آدم ها هستند که تا ابد در جهنّم مى مانند. خدا بسیارى از گناهکاران را در همین دنیا مى بخشد یا مجازات مى کند. عده دیگرى را در برزخ مجازات مى کند. بعضى ها هم در قیامت از شفاعت اهل بیت(علیهم السلام) و شهیدان و نیکان بهره مند مى گردند و نجات مى یابند. عده زیادى هم فقط براى مدّتى، اسیر آتش دوزخ مى گردند. تنها بخشى از مجرمانند که باید براى همیشه طعم آتش دوزخ را بچشند.
نظرات شما: نظر
مرتضای عزیزم در دوّمین پرسشت نوشته بودى: «آیا ما در بهشت مى توانیم پدر، مادر، فرزندان و خویشاوندانمان را ببینیم؟» در پاسخ باید بگویم که آرى. ما آن گروه از بستگانمان را که بهشتى باشند، در آن جا مى توانیم ببینیم. رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)فرموده اند: «هنگامى که کسى وارد بهشت مى شود، سراغ پدر و مادر و فرزندان خود را مى گیرد. به او مى گویند آن ها از نظر درجه (ایمان) و عمل به تو نمى رسند. او مى گوید: پروردگارا! من در دنیا به خاطر خودم و آن ها ]پدر و مادر و فرزندان[ انجام وظیفه کردم. فرمان مى رسد که آن ها را نیز به وى ملحق سازید.» در آیه 21 سوره طور نیز مى خوانیم: «کسانى که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروى از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق مى کنیم.»
از این گذشته، چون بر اساس آیه 71 سوره زخرف، خدا خواسته اهل بهشت را برآورده مى کند، دیدار بستگان و فرزندانِ با ایمان براى بهشتى ها ممکن خواهد بود.
18ـ مرگ در آخرت:
اما در آخرین سؤال خود نوشته بودى: «آیا در آن دنیا دوباره خواهیم مُرد؟» پاسخ آن است که نه، قرآن کریم، در بیان حال بهشتى ها و جهنمى ها از عبارت هایى استفاده مى کند که بیانگر جاودانگى زندگى در آن دنیاست. در آیه 56 سوره دخان نیز خیلى صریح و روشن فرموده است: «لا یَذوقونَ فیهَا المَوتَ اِلاَّ المَوتَةَ الاولى» ; «آنان (بهشتى ها) جز همان مرگ اوّل (که در دنیا چشیده اند) هرگز مرگى را نخواهند چشید.»
خدانگهدار
نظرات شما: نظر
سلام علیکم
امیدوارم که در پناه خدا سالم و سربلند باشى. بار دیگر، پرسشنامه اى از تو برادر خوبم دریافت کردم که سه پرسش قرآنى در آن نوشته بودى. در کنار پرسش هایت، عبارت تشکّرآمیزى را هم اضافه کرده بودى. من هم از طرف خودم و همکارانم، از تو که به خاطر علاقه به قرآن کریم، زحمت فرستادن پرسشنامه و انتظار دریافت پاسخ را مى پذیرى، تقدیر و تشکر مى کنم. بهترین تشکر از خادمان قرآن کریم در مرکز فرهنگ و معارف قرآن این است که پرسش گران عزیز، پاسخ هاى ارسالى را خوب بخوانند و مطالب آن را خوب به خاطر بسپارند.
عذاب شدن مسلمانان:
برادرم! در اوّلین سؤال خود نوشته بودى: «ما مسلمان ها اگر به دستورهاى خدا عمل نکنیم، گناهکار حساب مى شویم و به جهنّم مى رویم. آن هایى هم که مسلمان نیستند و از فرمان هاى خدا اطاعت نمى کنند نیز به جهنّم مى روند. پس بین ما و آنان چه تفاوتى وجود دارد؟»
پاسخ به این سؤال را با بیان چند نکته روشن مى سازم:
1. در نخستین قسمت این پرسش نوشته بودى که اگر ما به دستورهاى خدا عمل نکنیم به جهنّم مى رویم. برادرم! حتماً به این مطلب توجّه دارى که همه گناهکارها به جهنّم نمى روند. خیلى از آن ها از گناه خود توبه مى کنند و خدا هم گناهان آنان را مى بخشد. این دسته از گناهکاران، بى تردید به جهنم نخواهند رفت. دسته دیگرى از مسلمانان گنهکار، کیفر گناه خود را در همین دنیا یا در برزخ مى بینند و دیگر به جهنم نمى روند. گناه خیلى از آدم ها را هم خدا، با لطف و رحمت خویش مى بخشد و مى آمرزد. گروهى از مسلمانان گناهکار هم با شفاعت رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)و اهل بیت ایشان مورد بخشش خدا قرار مى گیرند. تنها بخشى از مسلمانان گنهکارند که به جهنم مى روند.
2. کافران جهنّمى نیز فقط کسانى هستند که با علم و آگاهى، از قبول دین اسلام سرباز زده اند. در بین کافران، کسانى وجود دارند که پیام اسلام به آن ها نرسیده و قصد لجبازى و سرکشى ندارند و براى همین، به جهنّم نمى روند.
3. تفاوت مسلمان گنهکار و کافر گنهکار آن است که مسلمان گنهکار، از رحمت ها و بخشش هایى برخوردار مى گردد که این رحمت ها و بخشش ها به کافر گنهکار نمى رسد. خودِ قبول اسلام و ایمان آوردن به خدا و پیامبر، باعث نجات گنهکار از بسیارى از عذاب ها مى گردد. هموارتر بودن راه توبه و بهره مندى از شفاعت، تنها دو نمونه از امتیازهاى مسلمان گنهکار بر کافر گنهکار است. ضمناً مسلمانى که به جهنّم مى رود، فقط براى مدّتى در جهنم مى ماند و پس از پاک شدن از گناهان، به بهشت مى رود. در حالى که کافر گنهکار، براى همیشه در جهنّم بماند.
نظرات شما: نظر
امّا فرناز خوبم؛ آخرین پرسشت درباره مراحل مختلف قیامت بود. خواسته بودى بدانى که قیامت از چه مراحلى تشکیل مى شود. در پاسخ باید بگویم که قیامت مراحل بسیارى دارد و آنچه در قرآن و سخنان اهل بیت(علیهم السلام) آمده تنها بخشى از مراحل دشوار قیامت است. زنده شدن دوباره و آمدن به صحراى محشر، عبور از پل صراط، گرفتن نامه عمل، انتظارهاى طولانى در محشر و بررسى حساب، ورود مؤمنان نیکوکار به بهشت و ورود کافران و برخى گناهکاران به جهنم، مهم ترین مراحل سفر قیامت هستند. البته این مراحل سخت و دشوار براى آنان که در زندگى دنیا خدا را به یاد داشته و از او فرمان برده اند، بسیار سریع و آسان خواهد گذشت. بنابراین، مسلمانى که خدا و رسول خدا و اهل بیت(علیهم السلام) را دوست دارد و در حد توان خود به انجام کارهاى خوب مى پردازد و از بدى ها دورى مى جوید، نباید نگران باشد. روز قیامت براى چنین شخصى، روز دریافت پاداش است. امیدوارم که براى من و تو هم روز قیامت همین طور باشد.
خواهرم! بار دیگر تو را به صبر و بردبارى سفارش مى کنم و از تو مى خواهم که هیچ گاه از خدا و لطف و رحمت بى پایان او ناامید نشوى. یقین دارم که روزهاى شیرین و پرخیر و برکتى پیش روى توست.
خدانگهدار
نظرات شما: نظر
دخترم فرناز؛ پرسش دوّمت درباره زمان برپایى قیامت بود. پاسخ این سؤال تو، در آیه 187 سوره اعراف آمده است. در این آیه مى خوانیم: «(اى پیامبر) از تو درباره قیامت مى پرسند که چه زمانى است؟ بگو: علم آن تنها نزد پروردگار است.» پس، کسى جز خدا نمى داند که قیامت، چه زمانى برپا مى شود. به هر حال این روز بزرگ فرا خواهد رسید و به حساب همه آدم ها، رسیدگى خواهد شد. وظیفه ما آن است که با انجام خوبى ها و دورى از گناهان، خودمان را براى آن روز بزرگ آماده کنیم.
نظرات شما: نظر
بسمه تعالى (نامه شماره 4)
خواهر گرامى فرناز...
سلام بر تو
امیدوارم که در پناه خدا سالم و سربلند باشى. پرسشنامه قرآنى تو را به طور کامل خواندم. در آغاز پرسشنامه خود ما را از درگذشت پدربزرگ عزیزت با خبر کرده بودى. این مصیبت را به تو و خانواده محترمت تسلیت مى گویم و براى همه شما آرزوى صبر وبردبارى دارم. مى دانم که غم بزرگى را تحمّل کرده اى و رنج فراوانى کشیده اى. ببین خواهرم! در همین لحظات سخت است که ما انسان ها امتحان مى شویم. قرآن کریم، الگوى زیبایى براى لحظه هاى دشوار زندگى پیش روى ما قرار داده و در آیه 155 و 156 سوره بقره چنین فرموده است: «قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى و کاهش در مال ها و جان ها و میوه ها آزمایش مى کنیم. و بشارت ده آن ها که هرگاه مصیبتى به ایشان مى رسد، مى گویند: ما از آنِ خداییم و به سوى او باز میگردیم.»
در این دو آیه به چند نکته مهم اشاره شده است:
1. همه ما امتحان خواهیم شد.
2. امتحان هر کس به گونه اى است.
3. تنها صابران سرافراز خواهند بود.
4.توجّه به خدا و معاد، به انسان آرامش مى دهد.
یک بار دیگر در سخن صابران دقّت کن. آن ها مى گویند: «اِنّا لِلّهِ واِنّا اِلَیهِ رجِعون» ; «ما از آنِ خداییم و به سوى او باز مى گردیم.» قرار نیست که ما انسان ها تا ابد در دنیا زندگى کنیم. دیر یا زود همه ما از این دنیا مى رویم و نزد خدا باز مى گردیم. پس چرا باید در مرگ عزیزان خود، صبر و بردبارى را از دست بدهیم.
بر دوستان رفته چه افسوس مى خوریم *** ما خود مگر قرار اقامت گزیده ایم
البته به طور طبیعى همه ما از مرگ دوستان و بستگانمان ناراحت مى شویم. حضرت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم)هم وقتى پسرش ابراهیم از دنیا رفت، ناراحت شد و گریه کرد. یاران پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)که گریه حضرت را دیدند، تعجّب کردند. شاید توقّع نداشتند که پیامبر صبور مقاوم، در مرگ فرزندش گریه کند. به آن حضرت گفتند: «اى رسول خدا! گریه مى کنى حال آن که تو فرستاده خدایى؟!» پیامبر در جواب فرمود: «دل مى سوزد و اشک جارى مى شود; ولى آنچه باعث خشم خدا گردد، نمى گویم.»
خواهرم! تو هم حق دارى که به خاطر از دست دادن پدر بزرگت ناراحت باشى; امّا مبادا شیطان تو را افسرده و پژمرده و ناامید کند. من مى دانم پدربزرگت هم راضى نیست که توبیش از حد، خودت را ناراحت کنى.
جاى درگذشتگان در آخرت:
پرسیده بودى که: «جاى او در جهان آخرت کجاست؟» گر چه هیچ یک از ما، آن دنیا را نمى بینیم و نمى توانیم بگوییم کسى که به آن جا مى رود، در چه حال و روزى است; امّا مى دانیم که همه کسانى که مى میرند، اگر مؤمن باشند و عمل نیک انجام داد باشند، در بهشت برزخى هستند و در آن جا از نعمت هاى فراوانى بهره مند هستند و از رحمت و بخشش خداوند برخوردارند. ان شاءالله پدربزرگ عزیز تو نیز، الآن از لطف و رحمت خدا برخوردار است. تو هم اگر واقعاً او را دوست دارى، برایش دعا کن و به نیّت او، کارهاى خوب انجام بده. هدیه هاى معنوى تو، حتماً او را خوشحال خواهد کرد.
مستجاب نشدن دعا:
در ادامه همین بخش از نامه ات نیز نوشته بودى: «قبل از مرگ پدر بزرگم به زیارت امام رضا(علیه السلام)رفتم و نامه اى به ضریح انداختم و در آن براى پدربزرگم دعا کردم که حالش خوب بشود; ولى اثرى نداشت. چرا امام رضا(علیه السلام)براى من کارى نکرد؟» در پاسخ به این پرسشت باید بگویم که دعا و توسّل به امامان بزرگوار، کار بسیار خوب و پسندیده اى است; امّا این گونه نیست که همه دعاها و توسّل هاى ما عملى بشود. البته هیچ دعا وتوسّلى بى نتیجه نیست; زیرا براى ما ثواب مى نویسند و در دنیا یا آخرت یا هر دو جا، پاداش هایى را براى ما در نظر مى گیرند. حتماً مى دانى که امام رضا(علیه السلام)، بیماران بسیارى را شفا داده و حاجت افراد زیادى را برآورده کرده; امّا این طور نیست که همه به حاجت مورد نظر خود برسند. چون در بسیارى از موارد ما چیزهایى را مى طلبیم که خودمان فکر مى کنیم خیر ما در آن است اما در واقع چنین نیست; چنانکه خداوند مى فرماید: «بسا چیزى را خوش نمى دارید در حالى که براى شما خوب است و چه بسا چیزى را دوست مى دارید و آن براى شما بد است و خدا مى داند و شما نمى دانید.»
امام رضا(علیه السلام)همه شیعیان خود را دوست دارد و ان شاءالله در آخرت نیز همه ما را از لطف و رحمت خود برخوردار خواهد کرد. همین که تو، لذّت گفت و گو با حضرت رضا(علیه السلام) را چشیده اى و به ثواب زیارت ایشان رسیده اى، خدا را شکر کن. ان شاءالله به خاطر همان نامه تو، پدربزرگت در آن دنیا بیش تر مورد توجّه حضرت رضا(علیه السلام)قرار خواهد گرفت. گاهى هم چون خداوند دانا، مصلحت و صلاح ما را بهتر از خود ما مى داند، ممکن است دعاى ما برآورده نشود و یا تقدیر و سرنوشت روزگار چنین باشد. مثلا شاید مصلحت و خیر در این بوده که پدربزرگ شما زودتر به جوار رحمت خداوند متعال برود.
نظرات شما: نظر
دیدن خدا:
مرتضای خوبم
در پرسش سوّمت نوشته بودى: «آیا انسان هاى خوب و باایمان مى توانند خدا را ببینند، چگونه؟» پاسخ آن است که نه، چنین چیزى شدنى نیست. قرآن کریم، دیدن خدا را غیر ممکن مى داند و در آیه 103 سوره انعام مى فرماید: «لا تُدرِکُهُ الاَبصـرُ وهُوَ یُدرِکُ الاَبصـرَ» ; «چشم ها او را نمى بینند، ولى او چشم ها را مى بیند». در این موضوع، میان انسان هاى خوب و بد فرقى نیست. چشم ما انسان ها چیزى را مى بیند که جسم باشد و پس از برخورد نور به آن و برگشت نور به چشم، دیده شود; براى مثال وقتى تو یک درخت را مى بینى، در حقیقت نورى بر درخت تابیده و به چشم تو رسیده که توانسته اى آن را ببینى. حال اگر موجودى جسم نبود، چگونه مى توان آن را دید؟!
البتّه در بعضى آیه هاى قرآن مانند آیه 13 سوره نجم، از دیدن خدا سخن به میان آمده، ولى همان گونه که مفسّر و دانشمند بزرگ علّامه طباطبایى نوشته، منظور این آیه، دیدن با چشم نیست. معناى این آیه و مانند آن، دیدن با دل و شناخت خدا با دل و جان است. امیرمؤمنان على(علیه السلام)در خطبه 174 نهج البلاغه مى فرماید: «چشم هاى ظاهرى هرگز خدا را نمى بینند، امّا دل ها با حقیقت ایمان او را درک مى کنند.» بى تردید، انسان هاى پاک و پرهیزگار، در این نوع دیدن خدا، موفّق تر خواهند بود; زیرا دلشان را با گناه سیاه نکرده اند.
خدانگهدار
نظرات شما: نظر
مجازات حیوانات در قیامت:
مرتضای عزیز
در این پرسش آورده بودى: «آیا در قیامت، حیوانات هم مجازات مى شوند؟» از آیه 38 سوره انعام و آیه 5 سوره تکویر و برخى احادیث اهل بیت(علیهم السلام) چنین استفاده مى شود که حیوانات نیز در صحنه قیامت حضور مى یابند و در آن جا مورد حسابرسى قرار مى گیرند; البتّه روشن است که حسابرسى آن ها با حسابرسى انسان ها تفاوت دارد; زیرا خدا پرونده هر یک از این دو گروه را به اندازه درک و شعورى که به وى داده، بررسى مى کند. حیوانات چون درک و شعورشان زیاد نیست، حسابشان هم خیلى سخت نیست; امّا به همان اندازه کمى که مى فهمند، به حسابشان رسیدگى مى شود.
روزى رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)و یارانش با هم نشسته بودند و این صحنه را تماشا مى کردند: دو گوسفند شاخ دار به شدّت با هم درگیر شده، سخت مشغول کارزار بودند. گاه شاخ به شاخ هم مى انداختند و یک دیگر را به عقب مى راندند و گاه پس از یک دور خیز، به سوى هم حمله مى کردند. جنگ و درگیرى هم چنان ادامه داشت تا آن که یکى از آن ها با شاخ خود، محکم به دیگرى زد و با همین ضربه، پیروز میدان شد. گوسفند شکست خورده فرار کرد و به سرعت از صحنه مبارزه گریخت.
پس از پایان نبرد گوسفندها، حضرت محمّد لبخندى زد که شگفتى یارانش را برانگیخت. از پیامبر پرسیدند: «اى رسول خدا! چرا خندیدید!!» پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمود: «از آن گوسفند شکست خورده در شگفتم (که امروز بازنده میدان است و فرداى قیامت پیروز صحنه). به خدایى که جانم در دست اوست، در روز قیامت، خدا حق او را از گوسفند ستمکار خواهد گرفت.»
با این حکایت برایت روشن شد که جرم و خطاى حیوانات چگونه است و حسابرسى آن ها در چه حدودى خواهد بود.
نظرات شما: نظر